قطعات ادبی > حافظ
حافظ - دیوان غزلیات - غزل شماره ۳۶
تا سرِ زلفِ تو در دستِ نسیم افتادست / دلِ سودازده از غُصه دو نیم افتادست
۱
تا سرِ زلفِ تو در دستِ نسیم افتادست
دلِ سودازده از غُصه دو نیم افتادست
۲
چَشمِ جادویِ تو خود عینِ سَوادِ سِحْر است
لیکن این هست که این نُسخه سَقیم اُفتادست
۳
در خَمِ زلف تو آن خالِ سیه دانی چیست؟
نقطهٔ دوده که در حلقه جیم افتادست
۴
زلفِ مشکینِ تو در گلشنِ فردوسِ عِذار
چیست؟ طاووس که در باغِ نعیم افتادست
۵
دلِ من در هوسِ رویِ تو ای مونس جان
خاکِ راهیست که در دستِ نسیم افتادست
۶
همچو گَرد این تنِ خاکی نتوانَد برخاست
از سرِ کویِ تو زان رو که عظیم افتادست
۷
سایهٔ قَدِّ تو بر قالبم ای عیسی دم
عکسِ روحیست که بر عَظمِ رَمیم افتادست
۸
آن که جز کعبه مُقامش نَبُد از یادِ لبت
بر درِ میکده دیدم که مُقیم افتادست
۹
حافظِ گمشده را با غمت ای یارِ عزیز
اتحادیست که در عهدِ قدیم افتادست
لینکهای شبکههای اجتماعی
شعر (View Page)
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
شعر (View Page)
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
شعر (View Page)
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
شعر (View Page)
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶
دیوان حافظ - غزل شماره ۳۶